سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام.امروز میخوام دوتا پست بدم اما شما هم تو نظر دادن.........
شعر حافظ دوست داری؟طنزش رو چطور؟
برو من میدونم تا صبح میخندی......
نرووووووووووووووووو.منظورم برو ادامه مطلب!
نیمه شب پریشب،گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافظ،توی صف اوتوبوس
گفتم سلام حافظ گفتا علیک جانم
گفتم کجا روی گفت ولله خودم ندانم
گفتم بگیر فالی گفتا نمانده حالی
گفتم چگونه ای؟ گفت در بند بی خیالی
گفتم که تازه تازه،شعر و غزل چه داری؟
گفتا که میسرایم شعر سپید،باری
گفتم ز دولت عشق گفتا که کودتا شد
گفتم رقیب گفتا:او نیز کله پا شد
گفتم کجاست لیلی؟مشغول دلربایی؟
گفتا شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم بگو ز خالش،آن خال آتش افروز
گفتا عمل نموده،دیروز یا پریروز
گفتم بگو ز مویش گفتا که مش نموده
گفتم بگو ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم چرا؟چگونه؟عاقل شده است مجنون؟
گفتا شدید گشته معتاد گرد و افیون
گفتم کجاست جمشید؟جام جهان نمایش؟
گفتا خریده قسطی تلوزیونی بجایش
گفتم بگو ز ساقی،حالا شده چکاره؟
گفتا شده است منشی در دفتر اداره
گفتم ز ساربان گو، با کاروان غم ها
گفتا آژانس دارد،با تور دور دنیا
گفتم که قاصدت کو؟آن باد صبح شرقی
گفتا که جای خود را داده به فکس برقی
گفتم بیا ز هدهد جوییم راه چاره
گفتا بجای هدهد دیش است و ماهواره
گفتم بگو ز مشک، آهوی دشت زنگی
گفتا که ادکلن شد در شیشه های رنگی
گفتم بلند بوده موی تو و آن زمانها
گفتا به حبس بودم،از ته زدند آنها
گفتم شما و زندان؟حافظ مارو گرفتی
گفتا ندیده بودم هالو به این خرفتی
نظرات شما عزیزان: